متن در مورد پروانه
متن در مورد پروانه ، متن پروانه شدن + پروانه و گل در شعر حافظ و سعدی و مولانا همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
متن در مورد پروانه
خوشبختی همانند یک پروانه است،
اگر دنبالش کنید
همیشه دور از دسترس شما خواهد بود
اما زمانی که آرام بنشینید،
ممکن است روی شما بنشیند!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن در مورد پروانه شدن
برای پروانه شدن،
گذشتن از تنگنای پیله های در هم تنیده شده
زندگی لازم است
گاه چنان این پیله ها
در هم گره خورده اند
که خستگی در تک تک سلول های بدن خانه می کنند
و این خیال به وجود می آید
که رهایی غیر ممکن است
ولی تنها کسانی می توانند پروانه شوند
که بیش از همه امید داشته باشند و البته صبر …
بیشتر بخوانید : شعر در مورد فرزند پسر ، از سعدی و مولانا و شعر در وصف پدر و پسر و نصیحت پدر
متن در مورد پروانه ها
نالیدن بلبل
ز نوآموزی عشق است
هرگز نشنیدیم
ز پروانه صدایی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن در مورد پروانه زیبا
اضافه کردن بال
به کرم های ابریشم پروانه خلق نمی کند
بلکه کرم های بی دست و پا
و ناتوان ایجاد می کند،
پروانه ها به واسطه دگرگونی
و تحول خلق می شوند.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن در مورد پروانه و گل
جایی که
برای کرم ابریشم
پایان دنیاست
پروانه ای متولد می شود
بیشتر بخوانید : شعر در مورد منوجان ، شعر زیبا در مورد شهر منوجان و جیرفت استان کرمان
متن در مورد پروانه و پیله
میگن بهار اینه
که پروانه میگه
هر دم رو یه گل
و از هر چمن گُلی چین
و گذر کن
خونه خونه خونه
آواز هر بومه
هرچی دل شاده
گوش داد به جز دل من
که مونده اسیر چشات…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن در مورد پروانه روی گل
نمی دانم که
از ذوق کدامین
داغ او سوزم
به آن پروانه می مانم
که افتد در چراغدانی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن در مورد پروانه مرده
قبل از این که پروانه شوی
باید کرم ابریشم باشی
اما مشکل این است
که اکثر مردم نمی خواهند
کرم ابریشم باشند.
بیشتر بخوانید : شعر در مورد شهر ماهان ، شعر کوتاه و زیبا در مورد ماهان استان کرمان
متن زیبا در مورد پروانه و گل
نمیدانم چرا
میان این همه آدم
پیله کرده ام به تو
انگار فقط با تو پروانه میشوم…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن کوتاه در مورد پروانه
پروانه
گلی در حال پرواز است
و گل،
پروانه ای در بند!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن زیبا در مورد پروانه شدن
پای بند قفسم باز
و پر بازم نیست
سر گل دارم
و پروانه ی پروازم نیست
بیشتر بخوانید : شعر در مورد گراش ، شعر زیبا و کوتاه در مورد شهر گراش استان فارس
متن درباره پروانه شدن
پروانه ها
بوسه های بهشتی
فرستاده شده
از یک فرشته هستند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن زیبا درباره پروانه شدن
هر انسانی همانند یک پروانه است
از چیزی زشت
و بدون هیچ ظرافت و لطافتی شروع می شود
و در نهایت به پروانه ای زیبا و ظریف
که هر کسی دوستش دارد تبدیل می شود
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
متن انگلیسی درباره پروانه ها
دلم به حال پروانه‌ها می‌سوزد
وقتی چراغ را خاموش می‌کنم ،
و به حال خفاش‌ها ؛
وقتی چراغ را روشن می کنم
نمی شود قدمی برداشت ،
بدون آن که کسی نرنجد !…
بیشتر بخوانید : شعر در مورد دیزیچه ، شعر در مورد شهر دیزیچه استان اصفهان
متن زیبا در مورد پروانه ها
ناگهان رسیدی و
خوشبختی پروانه ای بود
که پر زد
و روی شانه ام نشست……
همه خفتند به غیر از من و پروانه و شمع
قصّه ما دو سه دیوانه دراز است هنوز
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
نام تو برده و زدم آتش بجان خویش
درآتشم چو شمعزدست زبان خویش
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
بهت پیله کردم، نمی مونی پیشم
نه میمیرم اینجا، نه پروانه میشم
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شمع اگر پروانه را سوزاند خیر از خود ندید آه عاشق زود گیرد دامن معشوق را
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
نالیدن بلبل ز نوآموزی عشق است
هرگز نشنیدیم ز پروانه صدایی
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
سرگذشت شب هجران تو گفتم با شمع
آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
آفتاب دیگری در آسمان لحظه خواهم کاشت
لحظه ها را در دو دستم جای خواهم داد
سوی خورشیدی دگر پرواز خواهم کرد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
آتش از شمع نیفتاد به کاشانه مرا سوخت سرمایه ی دل ماتم پروانه مرا
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
بیهوده نیست گریه بی اختیار شمع
آبی بر آتش دل پروانه می زند
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
In the name of god who create the life with death
created colorless friendships,
created life with colors,
the love colorful,
the rainbow in 7 colors,
the moth in 100 colors
&
created me nostalgic.
به نام خدا که مرگ و زندگی را آفرید،
دوستی‌های کم‌رنگ را به وجود آورد،
زندگی را با رنگ‌ها آفرید،
عشق را رنگارنگ کرد،
رنگین کمان را در هفت رنگ آفرید،
پروانه را در ۱۰۰ رنگ پدید آورد،
و
مرا دلتنگ تو آفرید.
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
ای دل این عمر که چون باد صبا میگذرد مگذران بی می و مطرب که خدا میگذرد
شمع را شور دگر بر سرو مشغول خود است او چه داند که به پروانه چه ها میگذرد؟
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
در شب هجر تو شرمنده ی احسانم کرد دیده . از بس گهر اشک به دامانم کرد
سرگذشت شب هجران تو گفتم باشمع آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
پروانه وش از شوق تو در آتشم امشب
می سوزم و با اینهمه سوزش خوشم امشب
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
دل اسیر زلف جانان گشت . چون دیوانه بود کی به زنجیر اوفتادی دل . اگر فرزانه بود
تا سحر شمع و من و پروانه باهم سوختیم آنکه بر مقصود نائل شد سحر . پروانه بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر