۱۳۹۹ اردیبهشت ۱, دوشنبه

شعر کوتاه در مورد شکوفه های بهاری ، متن در مورد شکوفه زدن درختان

شعر کوتاه در مورد شکوفه های بهاری

شعر کوتاه در مورد شکوفه های بهاری ، متن در مورد شکوفه زدن درختان
شعر کوتاه در مورد شکوفه های بهاری ، متن در مورد شکوفه زدن درختان همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.

شعر کوتاه در مورد شکوفه های بهاری

بگشای دلت را به مهربانی
بی شک شکوفه هایِ خوشبختی
در زندگی ات گل خواهند کرد..
– الهی امروزت پر از اون خبر خوبا باشه
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه شکوفه های بهاری

شکوفه
در شکوفه پیچیده ست،
و این آغاز
فصل بهار است…

شعر در مورد شکوفه های بهاری

سبزه‌ ها در بهار می‌ رقصند
من در کنار تو به آرامش می‌ رسم
و آنجا که هیچ‌ کس به یاد ما نیست
تو را عاشقانه می‌ بوسم
تا با گرمی نفس‌ هایم به لبانت جان دهم !
و با گرمی نفس‌ هایت جانی دوباره گیرم
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه در مورد شکوفه های بهاری

مهر که می آید، پاییز آغاز می شود
برگ های درختان که شروع به ریزش می کنند،
شکوفه های لبخند کودکان،
یکی یکی گل می دهند…
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه شکوفه های بهاری

مثل باران بهاری
که نمی گوید
کی بی خبر در بزن
و سرزده از راه برس…

شعر در مورد شکوفه های بهاری

دوستت دارم
با همه هستی خود
ای همه هستی من
و هزاران بار خواهم گفت :
دوستت دارم را
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه در مورد شکوفه های بهاری

تو درخت تنومندی هستی
که شاخه‌هایت
در هر بهار
چلچله‌ها را به مهمانی فرا می‌خواند
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه شکوفه های بهاری

این روزها سخت درگیرِ عشقم!
بگذار شکوفه دهد دست هایم روی تنِ خیالت!
بگذار بگویند معجزه ی این پاییز همین شکوفه هاست!
تا از فردا شعر هایم با عطرِ شکوفه های پاییزی…
همه را عاشق‌ کند!

شعر در مورد شکوفه های بهاری

در من بوی‌ دارچین
در تو عطر بهار نارنج
بیا دست در دست هم
قدم بزنیم
کوچه‌ های‌ عاشقی را …
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه در مورد شکوفه های بهاری

با هم به تماشای رقص گیسوان رها
در بادِ بید مجنون نشستیم،
دل های مان بی قرار بود،
بهار بود،
کنار تو همیشه بهار بود محبوب من
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه شکوفه های بهاری

بهار که شد به دیدنت خواهم آمد
آنوقت مرا دوست خواهی داشت
با تن پوشی از جوانه ها، گلبرگها و برگهای سبز
گلی خواهم شد و به دیدنت خواهم آمد

شعر در مورد شکوفه های بهاری

قرارمان همین بهار
زیر شکوفه های شعر !
آنجا که واژه ها
برای تو گل می کنند
آنجا که حرف های زمین افتاده ام
دوباره سبز می شوند
وَ دست های عاشقمان
گره در کارِ سبزه ها می اندازند ؛
قرارمان زیرِ چشم های تو !
آنجا که شعر نم نم شروع می شود
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه در مورد شکوفه های بهاری

مرا بوسیدی
من
شعر شدم ..
تو شکوفه…..
⇔⇔⇔⇔

شعر کوتاه شکوفه های بهاری

به بهار می‌مانی
که چون می‌آید،
درخت خشکیده
شکوفه می‌کند .

شعر در مورد شکوفه های بهاری

در آوردن خرگوش یا کبوتر
از کلاه یک شعبده باز
وقتی تو از لای موهایت
بهار را بیرون می آوری !

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر