شعر درباره بهار و عید
شعر درباره بهار و عید ، نوروز و گل + شعر
کوتاه در مورد بهار از سعدی همگی در سایت پارسی زی.امیدواریم این مطلب که
حاصل تلاش تیم شعر و فرهنگ سایت است مورد توجه شما عزیزان قرار گیرد.
شعر درباره بهار و عید
بـــهار را ببین چگونه از خود می تــکانَد
برگ های فرسوده را
تو هم جوانه ای بزن ســبز شـــو
بـهـار ادامه ی لبخندهای تو خواهد بود…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره بهار و گل
میوه بی مانندت عطر توست،
شکوفه نارنج! توده یی از عطرها که از آسمانش می چینیم.
چه مثل شبنم صبحگاهان باشی
چه شکل شاخه مرجان میوه بی مانندت عطر توست.
شعر درباره بهار و عید نوروز
غبطه می خورم به معصومیَت – ات و به سادگیت.
با آنکه تمام داریی – اَت پنجره ای یخ بسته از زندگیست
و بهارهایی که به تو اعتنا نمی کنند
با این همه آرزوهای قشنگ می کنی
و با عشق سبزه گره میزنی … !
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد بهار و عید
دم نوش قوری
شکوفه های آلوچه
گنجشکی
پر نمیزد…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد بهار و گل
با یک بغل گل سرخ میآیم
زخمهای قلبم شکوفه کرده است
اما افسوس
کسی گلهای مرا نخواهد دید
بهار آمده
همهجا پر از گل و شکوفه است
شعر در مورد بهار و عید نوروز
شکوفه
در شکوفه پیچیده ست،
و این آغاز
فصل بهار است
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعری درباره ی بهار و عید نوروز
من مانده ام
و خیابانهای دی تو بیا..
که وقت رسیدنت
جانم شکوفه خواهد داد…
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد بهار و عید
هـرجـا بـروم دلم تورامےخواهد
درتـاب وتبم دلم تورا مےخواهد
در باغ و بهار و گـلشن و گلخانه
هـرجا کـه شوم دلم تورامےخواهد …
شعر درباره بهار عید
سبزیِ سبزه
و سرخیِ سیب، بهانه اند!
تا گل از لبخند تو نشکفد
بهار که شکوفه نمیدهد دلبر…!
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد عید و بهار
فروردین تُ یی…
وقتی میآیی
شکوفه میزند
تار و پودم..
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد گل و بهار
خیال تو دل ما را شکوفه باران کرد
نمیرد آن که به هر لحظه یاد یاران کرد
نسیم زلف تو در باغ خاطرم پیچید
دل خزان زده ام را پر از بهاران کرد
شعر در مورد عید نوروز و بهار
من اگر
به فصل آغوش تو برسم
بهار میشوم
شکوفه میدهم ..️
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر درباره عید و بهار
پاییز جایش را به زمستان داد
زمستان جایش را به بهار
برگها جایشان را به شکوفه ها دادند
در این میان
جای تو همچنان خالی ست …
⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔⇔
شعر در مورد گل های بهاری
تا تو با منی زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشی و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
یاد دلنشینت ای امید جان
هر کجا روم روانه با من است
شعر در مورد گل همیشه بهار
آشیانه ای بی جانم!
بهار را
هر بار
از به آغوش کشیدنت می فهمم
پرستوی من.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر